شهید محمد هادی استوار

وبلاگ یادبود پاسدار شهید محمدهادی افشین استوار



وبلاگ یادبود پاسدار شهید محمدهادی افشین استوار

در پانزدهمین روز از مرداد ماه سال 1349 در دهستان میانده از خانواده ای مذهبی و متوسط دیده به جهان گشود.
شش سالگی به مدرسه رفت و دوران ابتدایی را در دبستان حافظ میانده سپری کرد. دوره تحصیلات راهنمایی را در مدرسه شهید رنجر میانده شروع کرد. در همین ایام بود که غوغای خداجوش در روحش شعله کشید
و با اینکه از هوش و استعداد خارق العاده ای برخوردار بود، بر خود ننگ دانست که در خلوت مدرسه با میز و صندلی کلاس به سر ببرد. زیرا او درس را نزد استادی دیگر طلب می کرد؛ استادی که در طول تاریخ 1400 ساله ما، درس شجاعت و ایثار را به شیعیان و پیرویان خود آموخته است. لذا مدرسه را رها نموده و با قلبی آکنده از عشق به اسلام و انقلاب و رهبریت آن روانه جبهه شد.
هر چند بارها در جهت اعزام به جبهه در بسیج دست رد به سینه او زدند و شهید عاشق ما در این مدت دائما غمگین و افسرده بود که به جرم نداشتن جثه قوی، وی را از حضور در میدان عشق و ایثار باز می دارند. اما سرانجام بعد از تحمل ناملایمات بسیار، موفق به حضور در وادی عشق می گردد.
در آغاز ورودش به جبهه چون 14 ساله بود، او را به کارهای مقدماتی می گمارند لیکن اندک زمانی بیش نمی گذرد که بر اثر لیاقت و شجاعت و ایثارش موردتوجه فرماندهان حماسه آفرین قرار می گیرد و شهید والامقام-مرتضی جاویدی فرمانده گردان فجر می پذیرد که او هم به جمع شب شکنان غرورآفرین بپیوندد . شهید همگام با دلیرمردان این گردان، از عملیات پیروزمندانه والفجر 8 ، در تمامی عملیات های غرب و جنوب شرکت داشتند و حماسه ها آفریدند و چه بسیار ترکش هایی که در ره دوست به جان خرید و بسیار اتفاق افتاد که با تن مجروح، بیمارستان را بدون اطلاع خانواده به قصد جبهه و عزیمت به خط مقدم ترک کرد.
مدتی بعد به واحد پرمخاطره «اطلاعات و عملیات» می رود و در این مبهم بود تا در لباس مقدس پاسداری در گرمای سوزان شلمچه با لب های تشنه به مولایش حسین(ع) تأسی کرد و به لقاء معبود رسید.
جسد مطهر شهید در سال 1376 و پس از نه سال به زادگاهش بازگردانده شد و در گلزار شهدای میانده و در کنار پنجاه تن از هم رزمانش قرار گرفت.